یکی از با ارزش ترین مثال هایی که اثر افکار و اندیشه های نامطلوب را در کار و
زندگی نشان می دهد داستان خلبان (کادل والندا) است. این شخص ، سالها با موفقیت بی
مانندی پرواز های مختلف هوایی را انجام داده بود و یک بار هم به شکست نیندیشیده
بود. فکر سقوط در ذهن او نمی گنجید!
او هموار پروازهایش را با شایستگی و موفقیت کامل انجام می داد:
روزی از روزها به همسرش اطلاع داد که گاهی اوقات افکار منفی در مورد پروازهایش
به او هجوم می آورد و او را می آزارد و به وی خاطر نشان کرد که حتی یکبار خود را
در حال سقوط هواپیما دیده است همسرش وی را دلداری می داد که ناراحت نشود و از وی
در خواست می کرد که این افکار را از سر خود بیرون کند و دیگر حتی برای یک لحظه هم
به سقوط نیندیشد.
با وجود توصیه گری همسرش ، خلبان موفق و همیشه پیروز آسمانها افکار منفی مربوط
به سقوط هواپیما را در ذهنش ریشه کن نمی کند و حتی چند بار دیگر منظره سقوط
هواپیما را در نظر مجسم می کند از آنجا که افکار و اندیشه های انسان تأثیر مستقیمی
در روحیه وی دارد و روحیه نیز ارتباط تنگاتنگ و نزدیکی با اعمال و رفتار انسان
دارد فقط سه ماه پس از اولین باری که خلبان بدون شکست خطوط هوایی ، این موضوع را
به زنش گفت، هواپیمایش سقوط کرد و او جان خود را در اثر حادثه از دست داد!!!
<<شکست اساسا ثمره
ی اندیشیدن به شکست است>>